با دندان های زرد وچرکش لبخندی هرزه تحویلش می دهد
مرتیکه ی چروک
آغوشش را برای دختر باز می کند و می خواند او را
می خواهد در بر بگیرد بازوان سردش را
بدنش متعفن از بوی گناه!!
لحظه ای مکث!
قهقهه ای وحشیانه و کثیف
و دخترک خود را از لابه لای پتو می رهاند.
هنوز
هوا تاریک است
و کابوس ها تمامی ندارند
دخترک خاموش شده!!
ــــــ
بی.ربط: ‘ released in sodomy ’ . مینارد توی prison sex می گه .
پ.ن: