گرمای مهرش. و درست وسط اخم ها و سردردها و استرس ها، همه چیز رنگ عوض می کند و لبخند می زنی،،، لبخند می زنی که شادی.. انگار تمام دنیا در دست های توست..."
دلمـ هیچکدامـ را...به دلمـ نمی آید هیچـ چیزیـ را... انگار صلبـ شده امـ.. انگار دیگر هیچـ وقتـ عاشقـ نخواهمـ شد......
دلمـ هیچکدامـ را...به دلمـ نمی آید هیچـ چیزیـ را... انگار صلبـ شده امـ.. انگار دیگر هیچـ وقتـ عاشقـ نخواهمـ شد......