هوایم داشت
رفته رفته
خرابتر میشد
و اشک
در چشمانم
بیشتر بیشتر
به گمانم
شباهنگام
چیزی شبیه به تو
درونم
شروع به باریدن کرده بود
ــــــــــــــــــــ
جمال ثریا
رفته رفته
خرابتر میشد
و اشک
در چشمانم
بیشتر بیشتر
به گمانم
شباهنگام
چیزی شبیه به تو
درونم
شروع به باریدن کرده بود
ــــــــــــــــــــ
جمال ثریا
No comments:
Post a Comment