Thousand look n there is a million unsaid wordz.. but i wanna die in this moment i wanna die

Saturday, July 24, 2010

با دندان های زرد وچرکش لبخندی هرزه تحویلش می دهد

مرتیکه ی چروک

آغوشش را برای دختر باز می کند و می خواند او را

می خواهد در بر بگیرد بازوان سردش را

بدنش متعفن از بوی گناه!!

لحظه ای مکث!

قهقهه ای وحشیانه و کثیف

و دخترک خود را از لابه لای پتو می رهاند.

هنوز

هوا تاریک است

و کابوس ها تمامی ندارند

دخترک خاموش شده!!


ــــــ

بی.ربط: ‘ released in sodomy ’ . مینارد توی prison sex می گه .

پ.ن: