Thousand look n there is a million unsaid wordz.. but i wanna die in this moment i wanna die

Sunday, September 26, 2010

از رنجی خسته‌ام که از آنِ من نیست

انگار که هیچ وقت نمیام رو سطح..


ـــــــــــــ

من درگیرم .. درگیر دیوانگیهایم ، من ناچار چیزی در توام که مرا به تو پرت میکند

می ترسم..این شاد بودن و این همه انرژی رو... نمی خوام تمام دنیاشو بگیرم..

که چی بشه؟ بیشتر ببینه؟ دیگه نخنده؟

حواسم هست بهت.. به نگه داشتن این فاصله..

به اینکه تو هنوز شادی و راه بودایی تُ می ری...

به منی که نه کاری به راه و دنیات دارم نه می ذارم نزدیک دنیا-م شی..

من که می ترسم دیگه



Friday, September 24, 2010

If it can be broke, then it can be fıxed. If it can be fused, then it can be split.

It s all under control.

If it can be lost, then it can be won. If it can be touched, then it can be turned.

All u need is time

اینم under control ِ؟ چرا نمی تونم