Thousand look n there is a million unsaid wordz.. but i wanna die in this moment i wanna die

Thursday, July 8, 2010

She loves me not, she loves me still, but she'll never love again.

بعد از گذار از مرحله ی آنتی بوی بودن و ادعای فمینیستی و غروری که کون ِ فلک رو پاره می کرد..

تا رسیدن به تفکر 16،17سالگی و اعتقاد به اینکه عشقی وجود نداره و عشق اسطوره ای، عشق های بدون وصال و....

تا.. 3 سال پیش.

3 سال پیش که همه تلاشتو کردی تا بودنمو تغییر بدی و بندم کنی..... و بهم گفتی

"..بودنت و حرفات راجب عشق منو یاد ِ زنه تو Sweet November میندازه ، دیدیش؟"

اون فیلمو دیگه ندیدم و نگهش داشتم و هیچ وخ بهت نگفتم تو این مدت چی گذشت و چی شد.

اون شب هیچ جوابی ندادم و سکوت ِ ممتد ِ اون چند دقیقه بعد ِ سوالت هیچ وخ اذیتم نکرد.

اون موقع هنوز به تهش نرسیده بودم.

3 سال می گذره!

:شاید! اما ناخودآگاهانه و بدون ِ برنامه.


ــــــــــ

...never mind the darkness... cuz nothin last forever.. even cold november rain...

ـــــــــــــــ

تنها چیزی که می شنوم

Blackfield ــــــ pain – 1,000 people – End of the world